اگر قرار باشد روح دانشآموز پرورش و رشد یابد، باید این روند از روح معلم آغاز شود. چنانچه روح معلم افسرده و ناتوان باشد، شانس ناچیزی برای تقویت و مراقبت از روح دانشآموزان وجود خواهد داشت.
معلمانی که نمیتوانند حضور توانمند خود را هر روز در کلاس درس نمایش دهند، از لحاظ انتقال فکر با دانشآموزان هماهنگ نیستند و برای پاسخگویی به نیازهای دانشآموزان آمادگی ندارند. معلم باید با توجه به هرگونه نقص در درک و دریافت دانشآموز، تلاش کند تا توانایی روشهای جدید تدریس و گرداندن کلاس را در خود کشف کند.
اگر دانشآموزان آگاه شوند که چه باید بخوانند، چرا باید بخوانند، درسی که میخوانند چه سودی در آینده نزدیک و آینده دور برای آنها دارد و مورد کاربرد درس در جامعه کجاست و چگونه مورد استفاده قرار خواهدگرفت، اهداف برایشان روشن خواهد شد.
مدرسه نیز خود از یک روح سرشار برخوردار است. این موضوع به ندرت مورد تایید قرار میگیرد. برخی مدرسه را به عنوان یک ماشین یا کارخانه میشناسند. در حالی که میتوان شرایطی را در مدرسه به وجود آورد که اجازه پرورش روح را بدهد و ایجاد نشاط کند.
روشهایی برای فعال کردن مدرسه و کلاس در زیر ارائه میشود. امید است که این روشها باعث شود شوق و انگیزه بیشتری در دانشآموزان به وجود آید.
برخی از اقدامهایی که کارکنان مدارس میتوانند انجام دهند عبارتاند از:
- تشخیص اهمیت مطالب غیرکلامی
-توجه به زیبایی محیط آموزشگاه و کلاسهای درس
- نقل داستانهایی درباره مدرسه
- برگـــزاری جشـــنهــا و مراسم مذهبی
- پرورش روح دانشآموزان
- شناسایی علتها به جای توبیخها
چگونگی ایجاد فضای شاداب
داشتن بهداشت روانی سالم نیازمند رعایت اصولی است که هم جنبه مادی و هم جنبه معنوی دارد. در واقع شادابسازی را باید در ابعاد ظاهری و همچنین معنوی جستوجو کرد که هر یک از این موارد شامل بررسی موضوعات و مواردی مهم است که با در نظر گرفتن آنها میتوانیم روان و جسم نوجوان را شاد کنیم. چون نوجوان باید ابتدا از درون وجودش احساس شادمانی داشته باشد و این احساس شادمانی همان حس رضایت از زندگی است که باید در تمامی ابعاد وجودش رخنه کند. یکی از شاخصهای بهداشت روانی احساس رضایت و شادابی است. فردی که احساس میکند نیازهایش بدون برخورد با موانع در حال تامین است، به زندگی خود امید پیدا میکند و به درجهای از رضایت درونی میرسد که همواره او را شاد نگه میدارد.
در این حالت فرد به زندگی دیگران علاقه مند میشود و به آنها عشق میورزد.
احساس رضایت و شادی سبب پیدایش حالات روانی مختلفی میشود که دوستی، عشق، محبت، امید، خوش بینی، همراهی، همدلی و پذیرش از نمونههای آن است.
در آموزههای آسمانی اسلام، همه کودکان از دختر و پسر، حقوق و مزایای معیّنی دارند و همگان از اِعمال هرگونه خشونت و بیرحمی در حق آنان باز داشته شدهاند. این در حالی است که پیش از اسلام، میان اعراب و دیگر اقوام ، کودکان در وضع نامناسبی قرار داشتند و از کمترین حقوق عادی نیز بهرهمند نبودند. آنان با هر بهانه کوچکی از جمله رهایی از فقر و هزینه زندگی، آنها را از میان بر میداشتند. در این میان، شرایط دختران بسیار دردناکتر بود. بزرگان عرب و افراد سرشناس، داشتن دختر را برای خود ننگ و عار میدانستند. آنها را زنده به گور میکردند، چنان که خداوند در قرآن میفرماید:
و هرگاه یکی از آنان را به دختر مژده دهند، چهره اش سیاه میشود، در حالی که خشم [و اندوه] خود را فرو میخورد و از بدی آنچه بدو بشارت داده شده، از قبیله [خود] روی میپوشانند که آیا او را با خواری نگاه دارد، یا در خاک پنهانش کند؟ و چه بد داوری می کنند. (نحل: 58 و 59)
اسلام با آمدن خود، در قالب تعبیرهای زیبا در این مورد ، نه تنها مردم را از آن عادتهای زشت باز داشت، بلكه ارزش کودکان را در جامعه افزایش داد و از پدران و مادران خواست که به بهانههای واهی فرزندان خود را نکشند و با آنها دلسوز باشند، آنجا که در قرآن آمده است:
و از بیم تنگ دستی فرزندان خود را نکشید، ماییم که به آنها و شما روزی میبخشیم. آری، کشتن آنان همواره خطایی بزرگ است». (اسراء،: 31)
همچنین رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرماید: از ما نیست، کسی که به خردسالان رحم نکند».
نكته قابل توجه اين است كه این حمایت ها از حقوق کودکان، زمانی مطرح شد که هیچ نهاد، سازمان یا کنوانسیون بینالمللی برای دفاع از حقوق کودکان وجود نداشته است و اسلام با در نظر گرفتن همه نیازهای اولیه جسمی، روحی و روانی کودکان و دفاع از آنان، زمینه را برای رشد و پیشرفت كودكان در همه جوانب فراهم آورده است.
اگر مادران کودک درونشان شیطنت کند، زندگی در خانه جریان مییابد، اگر خنده، اگر شادی، اگر شوخی، اگر بازی کنند همه اهل خانه را به زندگی نوید میدهند. انتقال شادی از پدران و مادران به کودکان میسر است. کودکان همین چند سال را برای شادی و بازی وقت دارند، کودک شاد امروز، انسان موفق و خوشبخت فرداست.
بازی کردن به کودکان، کشف دنیا، قوانین طبیعت، تفکر در پیرامون زندگی را میآموزد آنها تواناییهای خود را در بازیها میسنجند که هیچ علمی آن را به کودکان نخواهد آموخت. کودکی که به اجبار والدین به جای بازی و تحرک و شادی پشت میز کلاس زبان مینشیند، کودکی که به جای گرفتن مداد رنگی برای نقاشی و خطخطی کردن، الفبا را میآموزد، رشد سالم روانی را که بین یک تا شش سالگی اول زندگی باید اتفاق بیفتد را از دست میدهد. کودک دانشمند امروز، انسان مضطرب فرداست که شانس پیشرفت در بسیاری از زمینههای احساسی را از دست خواهد داد.
از پژوهش جهانی یونسکو با موضوع مدرسه شاد 5 عامل اساسی استخراج شده که بیشترین تأثیر را بر شاداب سازی مدرسه و دانش آموزان دارد:
1) داشتن ارتباطات و دوستان نزدیک در اجتماع مدرسه؛
2) وجود فضای آموزشی صمیمانه و دوستانه؛
3) ایجاد شرایط برای آزادی و خلاقیت و مشارکت یادگیرنده؛
4) ایجاد بستر برای کار گروهی و روحیه همکاری؛
5) داشتن معلمان مهربان و متین، خوش برخورد و خوش بین.
مدرسه موسسه ای اجتماعی است که یک دانش آموز در سطوح متعدد اجتماعی، اقتصادی، هوشی و سنی با دیگر دانش آموزان و افراد برخورد کرده و ضمن هماهنگی خود را به سلاح علم مجهز نموده و در کنار آن صفات لازم تکاملی را نیز به تدریج می آموزد.
لحظاتی را که کودک در مدرسه سپری می نماید از مهم ترین و حساس ترین لحظات زندگی او می باشد. فضای مدرسه تحت تأثیرعناصرگوناگونی از قبیل معلم، مدیر، ناظم، مستخدم، مسئول تربیتی و همکلاسی ها قرار داردکه همه آنان می توانند برای دانش آموزان الگو و سرمشق باشند و درشکل گیری ابعاد آنان ایفای نقش نمایند.
کودکان بیشتر از افراد بزرگتر تحت تأثیر قرار می گیرند، چراکه بزرگترها قادرند بین بعضی امور و کارها امتیاز و فرقی قائل شوند در صورتی که کودک به دلیل عدم علم کافی و بدون مطالعه و ارزیابی از تمام اعمال و رفتار و گفتار دیگران، الگوبرداری می نماید؛ کودک به درستی یا نادرستی، خوب یا بد، نفع یا ضررگفتار و کردار نمی اندیشد، بلکه فقط برای او مهم این است که اعمال، گفتارها و رفتارها را به عنوان یک قانون حتمی بپذیرد.
فضای فیزیکی روانی و آموزشی مدرسه از جمله مسایلی است که می تواند بازتاب مهم و قابل توجهی بر ساختار رشد و تکامل ذهنی و فکری و نیز خلاقیت و سلامت روان دانش آموزان داشته باشد و به عنوان زیربنایی از بنیادهای حرکت اجتماعی فردای دانش آموزان مورد نظر قرار گیرد.
نوع بینش ها، اطلاعات، عقاید و آرزوهای محیط درس و مدرسه و مربیان و مسئولان سازنده ایمان کودک است. درمحیط مدرسه باید عوامل اخلاقی نظیر پاکدلی، پاکبازی، صداقت و راستگویی، گذشت و فداکاری، استقامت و شکیبایی، انصاف و عدالت حکمفرما باشد، تا شخصیت و عالم درون کودکی با این عوامل حسنه عجین شود و به صورت خوی و عادت در وجود او بروز نماید.
خانواده، اولین و بادوامترین عامل تکوین شخصیت کودکان و نوجوانان و زمینهساز رشد جسمانی، اخلاقی، عقلانی و عاطفی آنان است. فرزندان ما در خانواده رشد میکنند، بزرگ میشوند، صفات مثبت و منفی را یاد میگیرند و آنچه را یاد میگیرند به دیگران تعمیم میدهند، بنابراین باید محیطی را در خانواده خود فراهم کنیم تا آکنده از صفا و شادی و نشاط باشد.
جّو روانی و عاطفی کلاس درس تا حدودی زیادی به وضیعت روحی و روانی معلم بستگی دارد.وقتی معلم با روحیه ی شاد و بانشاط وارد کلاس شود ،دانش اموزان از مصاحبت و در کنار او بودن لذت خواهند برد.زیرا نخستین قدم برای ایجاد شادی ونشاط در کلاس , حالات ظاهری چهره ی معلم است.مهم بودن وبزرگی ،در اخم کردن و عبوس و ترش رو بودن نیست.
۱. نور و عوامل مربوط به آن مانند میزان و شدت نور، نوع نور (طبیعی یا مصنوعی)
۲. ابعاد ظاهری کلاس شامل دیوار، درب و کف کلاس، سرانه مساحت و سرانه فضا
۳. رنگ و تأثیر آن بر آموزش و محیطهای آموزشی
۴. حرارت و تهویه کلاس
۵. صدا و عوامل مربوط به آن
۶. سازماندهی و آرایش کلاس
اگر معلم یادگیری را فقط کسب معلومات بداند و از روشهای غیرفعال استفاده کند و مطالب را طوطی وار از دانش آموز بخواهد، با اصول یادگیری آشنا نباشد مسلم است که در تقویت کنجکاوی وپرورش استعداد وتفکر علمی شاگردان موفقیتی بدست نخواهد آورد. اگر معلم خودرا راهنما وایجاد کننده شرایط مطلوب یادگیری بداند، به جای انتقال اطلاعات، روش کسب تجربه را به شاگردان میآموزد وآنان را در برخورد با مسائل فعالتر خواهد کرد. و با چنین روشی، شاگرد فقط حقایق علمی را یاد نمیگیرد بلکه با روشهای کسب معرفت نیز آشنا میشود. ودر فرایند یادگیری، ابتکار وخلاقیت خودرا به کار خواهد انداخت.
امروزه یکی از بزرگترین دغدغههای اولیا پیدا کردن محیطی امن جهت آموزش کودکان خود میباشد. از سوی دیگر مربیان، در پی روشهایی نوین برای جذب دانش آموزان و علاقمند کردن آنان به محیطهای آموزشی میباشند.
به نظر شما وقتی کودک ۷ سالهای پس از چند روز مدرسه رفتن وملاقات بامعلمش که با او برخورد محبت آمیزی داشته، به مدرسه علاقمند میشود وصبح ها پیش از موعد مقرر به مدرسه می رودوبه مادرش میگوید: (وقتی بزرگ شدم میخواهم معلم شوم.) چه اتفاقی افتاده است؟ یا وقتی نوجوان ۱۲ سالهای با استفاده از آزمایشگاههای زبان، لغات ومفاهیم جدیدی را در یک زبان بیگانه فرا میگیرد وازپیشرفت خود راضی است چه حادثهای رخ داده است؟ باید بدانیم که کودکان هدیههای الهی هستند و درون کودکان آمادهٔ دریافت هر چیزی از خوبیها و بدیها میباشد. یادگیری صرفاً در محیط آموزشی انجام نمیگیرد بلکه کودکان در هر لحظه در حال یادگیری میباشند.
ایجاد انگیزه و هدف، شرایط محیط آموزشی، روش تدریس و بر خورد معلمان از عوامل مؤثر برای ایجاد محیط امن جهت یادگیری میباشند. یادگیری معلول انگیزههای متفاوتی است. از مهمترین آنها میل ورغبت دانش آموز به آموختن است که باعث میشود اورا به فعالیت وادارد. عامل دیگر انگیزه، هدف است که به انسان جهت میدهد اگر انسان هدف قابل وصولی داشته باشد اورا به خواستن وطلب کردن وادار می کندونیروی لازم برای فعالیت را به او میدهد وسبب پیدایش اراده در او میشود.
اولین نکته ای که هر مربی و معلم فهیمی باید بداند این است که در این روزها اضطراب و استرس زیادی در جامعه و در بین خانواده ها وجود دارد پس ما نباید آن را تشدید نماییم، این استرس و فشار نیز به علل مختلفی بستگی دارد، اولا ترس از بیماری، دوم حضور بیش از حد بچه ها در خانه و کشمکش بیشتر بین والدین بویژه مادران و کودک، سوم کاهش میزان تحمل پذیری والدین و کودکان و. .
پس اولین نکته این شد که نباید استرس جدیدی به خانواده تحمیل نمود.
ایجاد انگیزه در دانش آموزان کار دشواری است. دانش آموزان در طول سال تحصیلی خود با معلم های زیادی سر و کار دارند. موضوعی که برای یک دانش آموز ممکن است جالب باشد، شاید برای دانش آموز دیگر جذابیت نداشته باشد. نبود انگیزه مانع بزرگی در برابر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است و تمام تلاش معلم و والدین برطرف کردن این موانع و فراهم کردن محیط مناسب برای یادگیری بیشتر است.
زمانی دانش آموز به حرف معلم خود گوش می دهد که توانسته باشد، ارتباط خوبی با او برقرار کند و به او ثابت شود که آنچه قرار است در کلاس درس یاد بگیرد برایش مفید است. وقتی دانش آموز مطمئن شود که معلم بهترین فرد برای کمک کردن به او است ، با اشتیاق بیشتری در کلاس حاضر می شود و به درس گوش می دهد.
یکی از نیازهای فرزندان نیاز به امنیت است. مهمترین امنیت ، آرامش کلامی و رفتاری والدین است.
والدینی که در تربیت فرزند مدام داد و بیداد می کنند، بدانند که این کودک تا جایی مجبور به تحمل است و بعد از مدتی دیگر مجبور به تحمل نیست. مثلا بعد از سن 12-13 سالگی این اجبار از او گرفته می شود و فرزند به محیط بیرون کشیده می شود. حتی او حاضر است در پله درب خانه بنشیند ولی در خانه نباشد چون در خانه آرامش ندارد.
قدم نهادن تکنولوژی در سیستم آموزش باعث بهبود این سیستم به میزان قابل توجهی شده است. تکنولوژی آموزشی در دنیای مدرن امروزی، کاربردها و فواید بسیاری را برای دانش آموزان در تمام رشته های تحصیلی به ارمغان آورده است.
امروزه انسان ها با هر چیزی که مواجه می شوند، اثری از تکنولوژی در آن دیده می شود. در منزل، مدرسه یا محل کار از آن به راحتی استفاده کنید. تکنولوژی جایگاه مناسب خود را به دست آورده و به جزء مکملی از زندگی تبدیل شده است. استفاده از تکنولوژی، در چندین عرصه، تغییراتی را صورت داده است که آموزش، یکی از آنهاست. به وجود آمدن تکنولوژی آموزشی، موهبتی برای دانش آموزان سراسر دنیا است. نه تنها موقعیت های معمول بلکه آموزش دانش آموزانی با نیازمندی های خاص نیز از عرضه ی این اختراع مدرن و پیشرفته بهره برده اند.
تکنولوژی آموزشی چیست؟
اصطلاح ” تکنولوژی آموزشی ” (educational technology) چشم انداز وسیعی را در بر می گیرد و به تکنولوژی تعلیمی (learning technology ) یا (instructional technology) نیز اطلاق می شود. این روش نقشی اساسی در بهبود روند یادگیری دانش آموزان دارد و به معلمان در برقراری ارتباط با دانش آموزان با روش بسیار آسانی کمک می کند. تکنولوژی آموزشی می تواند کاری کلاسی یا حتی خارج از کلاس باشد. این تکنولوژی با موفقیت، تصاویر کلیشه ای کلاس ها را به تصاویری جذاب تر و مدرن تغییر داده است. در نتیجه ی این پیشرفت نوین، دیگرکلاس های درس مکانی کسل کننده نیست و یادگیری واقعا تجربه ای جالب است. تکنولوژی با استفاده از رایانه ها و نرم افزارها که تجهیزات یادگیری را فراهم می آورند، آموزش را تاحد زیادی تغییر داده است.
فواید تکنولوژی آموزشی
تکنولوژی آموزشی دارای فواید بسیاری در زمینه ی آموزش می باشد و تاثیر سازنده ای بر آن داشته است. کلاس های مجازی، یادگیری را برای دانش آموزان آسانتر کرده است. با استفاده بالقوه از تکنولوژی، سرعت و شیوه ی یادگیری دستخوش تغییرات بسیاری شده و برقراری ارتباطات آسانتر گشته است.
یکی از فواید تکنولوژی آموزشی برای دانش آموزان، کمک به آنها در بهبود قابلیت های یادگیری است. از آنجایی که این تکنولوژی پیوسته در حال تغییر است، به روزرسانی جدید آنها به آسانی در اختیار دانش آموزان قرار می گیرد و برنامه های کلاسی با کمک نرم افزارها آماده می شوند. اکثرا در گذشته، آموزش به عنوان وسیله ای برای تحصیل نخبگان و سرآمدان جامعه محسوب می شد و اقشار پایین تر جامعه، در این مورد نادیده گرفته می شدند. با ورود تکنولوژی آموزشی، هیچ تبعیضی وجود ندارد و همه ی افراد جامعه به طور یکسان می توانند مورد تعلیم قرار بگیرند.
اطلاعات به روش های مختلفی با کمک ابزارهای مطالعه قابل نمایش است. با استفاده از تکنولوژی در زمینه ی آموزش، دانش به راحتی در دسترس تمام دانش آموزان در هر نقطه از دنیا قرار گرفته است.کلاس های درس برای برقراری ارتباط، به دانش آموزانی کمک می کند که با یکدیگر در یک گروه هستند اما در جاهای مختلف دنیا قرار دارند.
نظر به اینکه اینترنت، مهمترین وسیله ی ارتباطی است و دستگاه های دیگر مانند تبلت های دستی و بردهای هوشمند وارد این عرصه شده اند، لازم نیست دانش آموزان کوله پشتی های سنگین پر از کتاب را با خود حمل کنند. آنها می توانند به راحتی وارد کلاسی شوند که تمام این تجهیزات قبلا در آن قرار داده شده اند.
با به وجود آمدن کلاس های مجازی، معلم در هر نقطه از دنیا می تواند به فراگیر یا فراگیرانی آموزش دهد که ممکن است در نقطه ای دیگر از دنیا زندگی کنند. دامنه ی دسترسی به تکنولوژی بسیار گسترده است و دانش آموزانی که در نقاط دور افتاده ی دنیا زندگی می کنند به راحتی می توانند به آن دسترسی داشته باشند.
در آموزش خاص، تکنولوژی آموزشی باعث تغییرات بسیار در زمینه ای شده است که نیازهای دانش آموزان به روش متفاوتی برآورده می شود. با عرضه ی نرم افزاری که به دانش آموزانی با نیازمندی های خاص آموزش می دهد، تجهیزات آموزشی مناسب طوری طراحی شده اند که یادگیری را برای فرد، راحت تر می کند.
با استفاده از تکنولوژی، مفهوم آموزش به منظور پیشرفت هم دانش آموزان و هم معلمان، دستخوش تغییر می شود. بنابراین ورود تکنولوژی در آموزش بسیار مهم است. امروزه به برکت تکنولوژی آموزشی، آموزش و یادگیری تبدیل به تجربیات دلپذیری شده اند.
صدای زنگ توی سرم می پیچید، وحشت زده از خواب پریدم، هنوز صدا را می شنیدم تا اینکه متوجه شدم این صدای زنگ ساعت کوکی که هر روز من را از خواب بیدار می کند است. به ساعت نگاه کردم تا ببینم چقدر دیگر وقت دارم که بخوابم، دیدم این بار سوم است که ساعت زنگ می خورد و من دو بار دیگر آن را خاموش کرده ام و خوابیده ام. فهمیدم که باید بلند شوم و زماتی برای خوابیدن ندارم. از جایم بلند شدم و دست و صورتم را شستم. خیلی گرسنه بودم به سمت میز صبحانه رفتم که مثل هر روز چشمم به ساعت افتاد و متوجه شدم زمانی برای خوردن صبحانه ندارم. لقمه ای که مادرم برایم گرفته بود را برداشتم و با عجله به سمت اتاقم رفتم. لقمه را در کیفم گذاشتم، لباس هایم را پوشیدم و با عجله از خانه بیرون رفتم
*************
ادامه این داستان زیبا به نویسندگی سرکار خانم زارعی ، در فایل زیر می باشد .
درباره این سایت